چطور به اینجا رسیدم، چطور ممکن است این طور گندی خورده باشم؟!» این مکالمات ذهنی، بخاطر وافر از ما پیش آمده است. همه ٔ ما اشتباهاتی مرتکب شده ایم و تصمیم های غلطی گرفته ایم که گاهی پیامدهای پرهزینه ای داشته اند. خودبخشودگی یا اغماض خودمان، بوسیله این مجرد است که بتوانیم خودمان را به تفکر این اشتباهات و تصمیم های خبط ببخشیم. درون این یادداشت به شما می گوییم چرا خودبخشودگی اساسی است، چطور از دشواری آن بکاهیم و به انسان های شادتری تبدیل شویم.

حتما بخوانید:چگونه خود را خودی داشته باشیم؟۵ راه مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش و موثر برای فراموش کردن گذشته و خاطرات بیگانه زندگیچگونه افکار منفی را از خود دور کنیم؟

اوضاع همیشه بر وفق میل پیش نمی جوی. کارها و اعمال ما قدیم بازتابی از خویشتن حقیقی ما نیستند، این مسئله تو تک دیگران هم خلوص می یواش. با این حال، اغماض دیگران معمولا آسان تر از بخشیدن خودمان است. گویا ما آنقدر که به خودمان ابکی می گیریم، داخل مورد دیگران سخت گیری نمی کنیم! اما فراموش نکنید آن طور که روپی کاپور» شاعر کانادایی هندی اولاد می گوید: بخاطر علاج زخم، باید بوسیله آن جستجو و نوازشش کنید!» چرا خودبخشودگی شکوه دارد؟

بر مبنای رویت کارشناسان، بخشیدن بیم را کاهش می دهد که نتیجهٔ آن استقامت سیستم امان بدن است. بخشیدن، بیماری ها و اختلالات قضیه مانند افسردگی و اضطراب را ساکت می دهد، با کاهش خشم و استواری سلامتی قلب، به تقویت سلامت عمومی بدن منجر می شود.

این روزها که بی تابی و افسردگی این قدر فراخ و همه گیر است، با بخشیدن خودمان به بهبود و حفظ سلامتی خویشتن کمک می کنیم. اگر راهی برای بخشیدن خودمان و دیگران معلوم نکنیم، بازداشت نگرانی و خودخوری می شویم.

گاهی ما یادگیری های دردناکی از عمر می گیریم. اما قرار نیست با استمرار این درد، پیوسته خودمان را عذاب دهیم. این درد وما بزرگ و پیچیده ازاله. همین که از اشتباه مان نمی گذریم و رهایش نمی کنیم، مایهٔ درد و رنج است. اشتباهی که شاید ناخودآگاه تیمار نباشد؛ ممکن است بدانیم چرا چنین تصمیمی گرفتیم، و این گاهی وضعیت را دردناک زیرفون هم می کند.

باید بدانیم بیزاری از خودمان، هیچ سودی ندارد، درحالی که خودبخشودگی مزیت های بسیاری دارد. نخستین شلنگ برای بخشیدن خودمان سوال این سؤال است: چرا سهو کردم؟

اشتباه کردن و گرفتن غرض های غلط، هیچ ربطی به اینکه چه کسی هستیم و می توانیم به چه کسی تبدیل شویم، ندارد. اشتباهات ما نباید از ارزشی که برای خودمان قائلیم، بکاهند!

ما انسانیم. هر انسانی اشتباه می نرم! ما به دلایل انواع برخی کارها را انجام می دهیم. نکتهٔ کلیدی یافتن دلیل اجرا کارهاست. با وقوف دلیل، می فهمیم چطور به این عمه رسیدیم و می توانیم دربارهٔ ادامهٔ مسیر غرض بگیریم. خودبخشودگی در آشفتگی و وضعیت ناگوار



گاهی با پذیرش آشفتگی ای که ایجاد کرده ایم، آسیب پذیری ما بیشتر برای عزیزان مان آشکار می شود. این کار ممکن است منجر به افشای حقایق بنیادی تری درباره ما شود و نتایج مهم تری بخاطر ما داشته باشد؛ وقتی می پذیریم که تمام نیستیم، سایرین راحت تر با ما بستگی معتمد می کنند و ما را قوی زیرفون می بینند.

گاهی یک عذرخواهی ساده، تأییدی است پهلو پاسخگو وجود داشتن و اینکه با بود تقلایمان قدرتمند و سفت هستیم. معذرت می خوام، تقلا می کنم اعاده کنم» مبدا عطا است. این به معنی این ازاله که همه چیز بی عیب ونقص خواهد وجود اما نشانهٔ این است که می توانیم (و می خواهیم) برای نوسازی و بهبود وضعیت موجود تلاش کنیم.

استقامت در آشفتگی، یعنی ما تو طبق دیگران و خودمان وانمود نمی کنیم که اوضاع روبه نحو است؛ یعنی ما پای ایفا و باورمان می ایستیم، یعنی کمتر کم درمان می شویم و دنج می گیریم.

کمال مطلوب پایانی، رها کردن گذشته است. رهاکردن یعنی خودمان را به پندار آنچه نمی دانستیم و آنچه بوسیله ظن مان باید (یا نباید) عمل می دادیم، کمبودها و اشتباهات مان ببخشیم اما هم زمان مشت از پاسخ گو بودن نکشیم.

در این مسیر، باید اشتباه را شناسایی کنیم، تصمیم بگیریم دیگر آن را تکرار نکنیم و مسئولیت آسیب ها و خسارت های خلق شده را به عهده داری بگیریم. باید دست از ملامت کردن خودمان برداریم. این مهارتی شاق است که درون گذر زمان به دست می آید اما این اشکال به سلامتی مان و بازگشت به وضعیت عادی می ارزد.

گاهی خودبخشودگی به معنی یافتن خوشی به جای اندوه است. با رهاکردن یاد می گیریم که زندگی کنیم. گاهی افسوس و تاسف طبیعی ست اما قرار نیست باقی زندگی را تو اندوه و تاسف سپری کنیم.

چندی نفس ها شاید لازم باشد خودمان را نه به اندیشه انجام فرمان اشتباه، بلکه بوسیله خیال عمل فرمان درست ببخشیم؛ کار درستی که از پیش می دانستیم با هزینهٔ گزافی همراه است ولی مایل به انجامش بودیم! ۴ محک بخاطر خودبخشودگی و داشتن زندگی مسرور

سؤال اساسی این است که چطور خودمان را ببخشیم؟ مهربان باشیم. مهربانی را امتحان کنیم! ۱. خودمهرورزی داشته باشیم

خودمهروزی یعنی با خودمان همدلی کنیم، بی آرامی دلانه با خودمان صحبت کنیم. خودمهرورزی پیش نیاز خودعشق ورزی است؛ عنصری که تقریبا بخاطر هر چیزی در زندگی لازم است. چنانچه بتوانیم خودمان را قرین بهترین خویش مان ببینیم، با خاطرخواهی و مهر با خودمان مصاحبت کنیم و خودمان را در اولویت صبر بدهیم، یعنی باور داریم که ارزشمند هستیم. – مگان هیل، روان درمانگر وجه اشتراک مجله گذاری در Facebook وجه اشتراک مجله گذاری داخل Twitter

در مقایسه با خودمان، ما معمولا با سایرین مهربانانه تر رفتار می کنیم. کافی ست با خودمان مهربان تر باشیم. اگر در خودگویی تان در حال مذمت کردن خودتان هستید، از خود بپرسید اگر این اتفاق در مورد شخص دیگری افتاده بود، چه روحی می کردم؟ آیا همین احساس را درون تک آنها داشتم؟» همان مهر و همدلی را که نسبت بوسیله دیگران نشان می دهید، نثار خودتان کنید.

احساس خجالت زدگی اندکی از روند درمان است و باعث می شود تو آینده هشیارانه بوسیله دنبال راه هایی برای انجام بهتر کارها و اجتناب از اشتباه باشیم. همچنین دستیار می کند طی غرض گیری های دشوار، بتوانیم نتایج و پیامدها را بپذیریم. اما بدانید که برای ساختن تغییرات چشمگیر، نمی توانیم مستمر با اضطراب و شرم عمر کنیم. درواقع تو چنین وضعیتی نمی توانیم تغییر بزرگی ایجاد کنیم! ۲. احساس گناه را از خودمان دور کنیم



احساس گناه خیر تنها کمکی به گشایش وضعیت یا استحکام خودمان نمی کند، بلکه روح مان را فرسوده می نرم. شاید برای مدتی کوتاه و پس از تقویم خودمان، مؤثر باشد اما در نهایت ما انسان هستیم و نیاز به همدلی و مهر داریم. عاطفه لواط باعث می شود، آنچه را نیاز بوسیله دگرگونی دارد وقوف کنیم ولی این حس نباید درون مان صلاحیت دار شود!

عاطفه گناه ممکن است باعث شود گمان کنیم به اندازهٔ کافی خوب یا شایسته بخشیده شدن نیستیم، درنتیجه نمی توانیم بوسیله زندگی طبیعی مان برگردیم و به جایگاهی که اقتدار و شایستگی اش را داریم، برسیم.

اگر عشق می ورزیم، باید آن را نثار خودمان بی قراری بکنیم. حتی اگر شکست خورده هستیم باید بدانیم که ارزشمند و افضل عشق هستیم. نگذارید عاطفه گناه، منت را در داخل تان خاموش کند، علت و نیرویتان را بخاطر زندگی از بین ببرد و شادی شما را نابود کند. ۳. یاری گر سایرین باشیم

رنج ها و تباره های ما می توانند دلیلی باشند برای انجام کارهای خیر بیشتر، تا اینکه اگر نتوانیم اوضاع را روبه گونه کنیم. این دردها و رنج ها، درس هایی هستند که فراگرفته ایم. ما می توانیم خودمان را ببخشیم و هم زمان به دیگران تیمار دستیار کنیم. کمک های ما تنها به امور خیریه محدود نمی شوند، تصمیم گیری بهتر ما می تواند کار خیر باشد. می توانیم بوسیله نیازمندان کمک کنیم. فعالیت داوطلبانه داشته باشیم، کسانی را که عاطفه انزوا می کنند، همراهی کنیم، به درد بیرونی آدم ها شنوایی دهیم. با کمک به دیگران، بوسیله تدریج خودمان را می بخشیم.

درواقع، با دستیار به دیگران برای گذر از موقعیت های دشوار و دردناک، راهی بخاطر گذر از دشواری ها و دردهای خودمان روبرو می کنیم. منبع این است که ما همان گونه که به دیگران کمک می کنیم، می توانیم و باید به خودمان کمک کنیم! ما با شنیدن درد دل سایرین دربارهٔ کوتاهی ها و شکست هایشان، توجه، آسودگی، هم دردی، بخشش و عشقی را نثارشان می کنیم که اغلب از خودمان دریغ می کنیم!

بنابراین ظاهر است که می دانیم چه باید بکنیم. کافی ست همان مهربانی و بخششی را که سخاوتمندانه بوسیله دیگران ارائه می کنیم، به خودمان تحفه کنیم.

پس برای اینکه مجدد به زندگی برگردیم، به دیگران کمک می کنیم. با نشان اعطا کردن خوش نویسی به دیگران، گونه خودمان را غصه واضح می کنیم. خواهید دیدن که این گونه، بخشیدن خودتان ساده تر می شود. ۴. درونیات مان را آشکار کنیم



بخاطر پیوستن به آرامش، می توانیم دربارهٔ آسیب پذیری هایمان با دیگران صحبت کنیم. بهتر است به نکات و رویدادهایی که توجه دیگران را طلبیدن می کنند، اشاره کنیم؛ مانند روشی که مددجوها درون جلسات گروهی حمایت گر مثل جلسات معتادان گمنام، از خودشان می گویند. دوست داریم دیگران چه چیزی از ما بدانند؛ همان را بگوییم. این سیاق هم آنها ما را می شناسند و هم ما دریافتن بهتری از خودمان روشن می کنیم! تو نتیجهٔ این درک بهتر، یاد می گیریم نقاظ انقراض مان را آشکار کنیم درحالی که توانمندی هایمان را اطلاع می کنیم.

قرار تراشیدن حرف هایمان را همه جا با صدای اهتزاز جار بزنیم. کافی است چند نفری از اطرافیان مان، از شرایط ما و احساسات مان باخبر باشند. آشکارسازی نیازمند شجاعت است؛ هرچند ممکن است راه محلول نباشد ولی گامی بخاطر شروع است. داخل این دست خط سایرین می توانند افکار و فرضیات نادرست ما را شناسایی و گوشزد کنند. شاید به خاطر اشتباه مان برتر عتاب باشیم، شاید هم نباشیم اما بوسیله هرحال با ادامهٔ سرزنش خودمان زندگی سازنده ای نخواهیم داشت. می توانید رفتارتان را تغییر دهید و هم زمان خودتان را ببخشید. – بورلی اِنگل، گویا شناس اشتراک گذاری درون Facebook اشتراک گذاری تو Twitter

ما می توانیم، اعمال، حالت و برخوردمان با دیگران را سازش و هم زمان تمرین خودبخشودگی کنیم. به عبارتی می توانیم پاسخ گو باشیم و هم زمان از حرکت رو بوسیله جلو و پیشرفت، باز نمانیم.

در هنگام پیش روی، مقدور است متوجه شویم فدایی همراهی مان نمی کنند. ممکن است آنها هنوز آمادهٔ این کار نباشند. هم چنان که پیش می رویم و آسیب ها را اعاده می کنیم، می توانیم راه های بهتری برای همراه کردن دیگران پیدا کنیم! حتی، با اطمینان می گویم، می توانیم به فرح و خشنودی برسیم! سخن پایانی

بخاطر پیشرفت، مشابه بی حد از کارها، باید زورمند باشیم. تصرف این توانایی هرقدر دشوار، بهتر از این است که خودمان را به درد و رنج ببازیم! با درک اینکه ارزشمند هستیم، می توانیم با فرح و خرسند به جلو پیش برویم.

در این لحظه و پس از قرائت کردن این مطلب، شاید هنوز هم شک و تردیدهایی داشته باشید اما بدانید که هر چه بیشتر بوسیله خودتان عشق بورزید، دم های شاد بیشتری خواهید داشت. با سپردن خودمان بوسیله عشق، بوسیله آرامش می رسیم. عشقی که تا اینکه در انقراض ها و کمبودها می توانیم آن را ظاهر کنیم.

وقتی بپذیرم که ما انسان هستیم، انسانی که فراتر از کارها و اعمالش است، انسانی که همان متد که هست تمام و کافی است، خودبخشودگی برای مان آسان خواهد وجود.

شما چطور با اشتباهات تان پیاده شدن می آیید؟ آیا به خودتان عشق می ورزید؟ آیا پس از هر شکست، من شایستگی ندارم» به واگویهٔ مجرد تان تحول می شود؟ یا با اطمینان بوسیله خودتان بخاطر جبران و بهبود سعی می کنید؟ از تجربه هایتان بخاطر ما بگویید. در ادامه بخوانید: چگونه بوسیله خودمان افتخار کنیم؟

مجموعه صوتی مثبت اندیشی و شادی مثبت اندیشی را به خویشتن پیشکش دهید. چیزی که م از همه برای خوشبختی بوسیله آن حاجت داریم.

مشاهده محصول

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها